تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی حاج محمود کریمی

بسم الله الرحمن الرحیم

• وَ ما أنأ یا ربِ وَ ما خَطَری :

اصلاً من چه ارزشی دارم در مقابل تو

• لا لِأنَکَ أهونُ الناظِرین وَ أخَفُ المُطَلِعین :

من اگر غلطی کردم ( به زبون خودم دارم میگم دیگه ) برای این نبوده که بگم تو نمیبینی

• أینَ سِترُکَ الجَمیل :

کجاست اون پرده پوشی زیبات ؟! یه موقع هست یه زشتی رو میخوان بپوشونن ، یه دیواری زشته ، حالا خرابه ، همچین چشم نواز نیست ، حال آدم رو میگیره میخواد ببینیتش ، یه موقع هست یه مقوایی یه چیزی می چسبونن روش که معلوم نشه اون خرابیه ، اما یه موقع نه ، یه پرده حریر زیبا میندازن روش ، کجاست پرده پوشی زیبات ؟! نه اینکه اگه بگن این بنده بده ، خدا حرفی نزنه ! اگر ملائکه بگن این بندت خیلی داره بدی میکنه ، ستر جمیل اینه خدا می فرماید : به شما ربطی نداره ، بنده منه توبه میکنه خوب میشه

• فَوَعِزَتِکَ یا سَیِدی لَو نَهَرتَنی ما بَرِحتُ مِن بابِک :

به عزتت قسم اگه من رو از درگاهت ردم کنی ، من از درب خونت نمیرم ، قسم عزت خدا بالاترین قسمه ، شیطان هم به عزت خدا قسم میخوره : فَبِعِزَتِکَ لَاُغوَیَنَهُم ، این قسم خیلی بزرگه ، به عزتت قسم منو دورم کنی من نمیرم ، من از تملق و چابلوسی درب خونت دست برنمیدارم ، بزار هرچی میخوان بگن بگن ، تو خدای منی ، تو مولای منی

• وَ لا یَعتَرِضُ عَلَیکَ أحَدُ فی تَدبیرِک لَکَ الخَلقُ وَ الامرُ تبارَکَ اللهُ رَبُ العالَمین :

دوست داری ببخشی می بخشی ، روز قیامت همه محشور میشن ، به اعمالمون هم ربط داره ها ، اینها امید به ما میده و اینطوری هم خواهد شد ، همه که محشور شدن :

اگر قدم ننهد او به عرصه محشر      کمیت جمله شفاعت کنندگان لنگ است

همه جمع میشن در عالم محشر ، میلیاردها نفر ، خیلی سخته ، زمین داغه برای بعضی ها ، هرکی یه حالی داره ، یه عده غبار آلودن ، یه عده خوشحالن ، یه عده بلاتکلیفن ، چه روزیه ! حالا همه بلاتکلیفن ، چرا تکلیف ما رو معلوم نمی کنن ؟ خطاب میرسه همه آماده باشید ، دختر پیغمبر میخوان تشریف بیارن ، صور برای همه اهل عالمه ، اما جبرئیل میاد کنار قبر فاطمه ، عرضه میدارد خانم جان ، ای دختر رسول خدا ، خدا می فرماید تشریف بیارید روز قیامته ، شاید خانم بگن مگه من چند تا قیامت باید ببینم ؟! قیامت من روزی بود که خونم رو آتیش زدن ، اما تشریف میارن ، ندا میاد : سرهاتون رو پائین بیندازید ، دختر رسول خدا میخوان از صراط عبور کنن ، هزاران صف ملک از جلو ، هزاران صف ملک از پشت ، تنها کسی که سواره است در روز محشر بر محمل نشسته خانمه ، مهار ناقه دست سلمانه ، تشریف میارن حالا میخوان شفاعت کنن ، اول صحنه ای که میبینه حسینش رو بی سر میبینه ، خدایا میخوام ببینم با حسینم کیا این کار رو کردن ؟! رسول خدا می فرمایند : فاطمه جان اینها عذاب خواهند شد ، امروز روز شفاعته ، به داد این مردم برس ، خطاب می رسد فاطمه جان ، به عرصه محشر برو هرکسی به اندازه خردلی محبت همسرت امیرالمومنین و ولایت علی رو داره ، بردار با خودت بیا ، تا سه مرتبه خانم میان ، امام صادق فرمود : مثل مرغی که دانه خوب رو از بد سوا میکنه ، جدا میکنن ، با خودشون میارن ، مادر یعنی این ، تا جایی که کسی بلاتکلیف در عرصه محشر نمی مونه ، حالا اسباب شفاعت چیه ؟؟ می فرماید : من ابزار و اسباب شفاعت دارم برای شفاعت این مردم ، دو تا دست بریده بچم عباس کفایت میکنه ، صلی الله علَیکَ یا مولای یا اباعبدلله ، صدا زد حسین جان :

پدرت از نجف آمد تو هم از خیمه بیا       قدمی رنجه کنُ پای بِنِه بر سر من

به سرم بود بیاید به سرم ام بنین              مادرت فاطمه آمد عوض مادر من