دوره تکمیلی / شعر و روضه حضرت رسول اکرم (ص) – ای خدا شد قلب زهرا داغدار


 

 

سبک مجلسی 1 شعر و روضه

 

ای خدا شد قلب زهرا داغدار
گشتــه بــابــش عــازم دارالقــرار
کــرده روح اطهــر خیــرالبشــر
ای خدای من، مگر عزم سفر
کاین چنین زهرا گرفتار غم است
دیدۀ بازش، گهربار غم است
گوئیا یــاد آورد بعــد از پــدر
خانه اش را می زند دشمن شرر
بی بی جان زهرا، بمیرم برات چه زود حرمت شکنی کردن خانم شنیدم بدن بابات هنوز روی زمین بود اومدن خونت و آتیش زدن آی بی وفا مردم مدینه.
یــاد آرد بعــد بــابــا خــانه را
قتل محسن کودک دردانه را
یه وقت دیدن در حجره باز شد حسنین دویدند خودشون و روسینه پیغمبر انداختند روایت داریم موقعی که محتضر تو بستر افتاده داره جون می ده حتی دکمه های پیراهنشم باز کنید، حتی اینا سنگینی می کنه رو سینه محتضر، امیرالمؤمنین دوید بچه هارو از روی آغوش پیغمبر جدا کنه دید آقا رسول اهلل محکم بچه ها رو گرفته فرمود: «بذار رو سینه ام باشن من با حسن و حسینم آرامش دارم.» حالا پیغمبر همین طورکه بچه ها رو سینش افتادن داره یادآوری می کنه، آه پیغمبر داره می بینه.
ای خدا دارد رسول عالمین
از چه در آغوش پر مهرش حسین
از چه رو دستی به مویش می زند
بوسه بر زیر گلویش می زند
گوییا در آخرین دم مصطفی
کرده یاد از کوفیان بی وفا
بیند آنجا صف عدویش می کشد
تیغ بــر زیــر گلــویش می کشد
بیند آنجــا بــی وفایی می کنند
تشنه، مهمان را فدایی می کنند
گاه دارد، دیده، آن فخــر زَمن
بر لب نــور دو چشمانش، حسن
اون لحظه ای رو می بینه:
اشک یاران روی هامون می چکد
بیند از لبهای او خون می چکد
گوئیــا، بــیــنــد، خســوف نــور
را تــیــر بــاران تــن رنــجــور را
زین جهان آن رهبر دین می رود
با غمی جانکاه و سنگین می رود
در عــزای یــار شــاه هــل أتــی
ای خدا! کن صبر ، بر زهرا عطا

 

بانوای : حاج محمد طاهری

سبک بعدی در دوره تکمیلی ، شعر و روضه(سحر محو مناجات علی بود)

دکمه بازگشت به بالا