تفسیر زیارت جامعه کبیره حاج سعید حدادیان

بسم الله الرحمن الرحیم

• السَلامُ عَلی مَحالِ مَعرِفَهِ الله :

معرفت الله میخوای؟؟ اینجا، برکت الله میخوای ؟؟ اینجا، حکمت الله میخوای ؟؟ اینجا

• وَالاَدِلاءِ عَلی مَرضاتِ الله، وَ المُستَقِرینَ فی أمر الله :

چه ناجوان مردانه شیعه را که در صراط مستقیم مستقر و حرکت کننده به سوی خداست ، ألأیاذُ بالله مشرک می­نامند!! تمام ضمائر، تمام اشارات، تمام دقایق در این زیارت جامعه به توحید برمیگرده، اونچه ائمه دارن مِنَ الله است و إلی الله

• وَ التآمینَ فی مَحَبَهِ الله :

امام رضا جان؟؟ آمدم شفاعت کنی، وساطت کنی، خدا از عشقش بیش از گذشته نصیبی برای من قرار بده، یادم آمد فاطمه زهرا سلام الله علیها به فضه میفرمود : یه روز من کارهای خانه رو انجام میدم تو به استراحت بپرداز، یه روز تو کارهای خانه رو انجام بده من به عبادت بپردازم، آری آن بانوی حجاز که خود کار خانه را با فضه کنیز شریک و برابر است، میفرمود : فضه اما روزهای جمعه حواست باشه وقتی میخواد خورشید جمعه غروب کند ، من رو با خبر کن به دعا بپردازم، پدرم فرمود : از بهترین اوقات هفته برای دعا وقتیه که خورشید جمعه داره غروب میکنه، آی مردمی که تو حرم امام رضا توفیق پیدا کردید ، امام رضا شما رو پذیرفته، این ساعت اجابت در این فراز زیارت شما هم بخواید، وقتی میگید : والتآمینَ فی مَحَبَهِ الله ، ای عزیزانی که در محبت خدا سنگ تموم گذاشتید ، در محبت خدا تمام و کاملید، منه زائر اومدم بگم منم میخوام محب خدا بشم، منم میخوام با سفره حُب الله رشد کنم.

• وَ أشهَدُ أنَکُمُ الائمهُ الراشِدون، المَهدیون، ألمَعصومونَ المُکَرَمون :

یه نظر به قبرستان بقیع داشته باش، یه نظرم به نجف و سامرا و کاظمین، مرحوم مجلسی رحمت الله علیه می فرمودند : من هرموقع میخوام امام رضا رو زیارت کنم با این زیارت نامه همه معصومین رو در نظر میگیرم، به زیارت هر چهارده نور مقدس انگار آمدم، اما مخاطب ویزه من امام رضاست، حالا نگاه کن با چشم دلت همه ائمه اطهار رو ، تو هم زمزمه کن.

• وَ مَن أحَبَکُم فَقَد أحَبَ الله :

حج آمده، تمام حج به لقای امامه، خودش رو رسوند به امام صادق علیه السلام، اینقدر اهل تقوا و پرهیزه، تو راه که میومد دید مرکبش توان نداره، مرکب رو رها کرد، با پای پیاده آمده، پاها مجروح، محضر امام صادق روحی فداه رسید، بعد از دیگران نوبت او شد، عرض کرد: آقاجان دو تا مسئله توی زندگیه منه، آقا فرمود : بگو ، یک: نمیگم ناامید شدم، ناامیدی بالاترین گناهانه، اما آقاجان اینقدر بار گناهم سنگینه هرچی بگم کم گفتم، بغض کرد، گریش گرفت، حضرت فرمود: دومین مسئلت رو بگو، عرضه داشت آقا جان: با همه بدیهام ، با همه سنگینیه بار گناهام هرچی نگاه میکنم ، میبینم به خدا دوسِت دارم، عشق شما و محبت شما توی دلمه، حضرت فرمود: اصل دین رو داری، اصل دین عشق ما خاندانه، نصیحت فرمودن او را برای ترک گناه، حالا اومدیم بگیم امام رضا جان بارمون سنگینه آره ، اما آقاجان به جان مادر پهلو شکستت دوسِت داریم.

• سَعَدَ مَن والاکُم :

خوشبختی یعنی تو کشورت امام رضا داری

غریبی و یه آشنا داری

آقاجان دلم خیلی گرفته بود، همچین که چشمم به گنبد و بارگاهت افتاد، یه مقدار آروم گرفتم، فدات بشم، چقدر هوای ما رو داری، امروز اومدم بگم شرمنده محبتاتم.